English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (7533 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
basic issue items U وسایل همراه اقلام عمده اقلام شارژ انبار وسایل عمده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
basic issue list U اقلام مندرج در فهرست توزیع اولیه اقلام بار مبنای اولیه اقلام شارژ انبار
end item U اقلام عمده
major end item U اقلام عمده
major end item U اقلام عمده امادی
component end item U قطعات و اقلام تجهیزات عمده
spares U اقلام اضافی وسایل یدکی
line item U اقلام موجود در چانل درخواست وسایل
caged storage U قسمتی از انبار که برای نگهداری اقلام مخصوص وخطرناک در نظر گرفته شده انبار محصور
channelled U واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channel U واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channels U واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channeling U واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channeled U واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
common items U اقلام تدارکاتی عمومی اقلام مشترک
push up list U لیستی از اقلام که در ان هرقلم در اخر لیست وارد میشود و سایر اقلام همان مکان مربوطه در لیست راحفظ می کنند
critical item U اقلام حیاتی اقلام مهم
body U گروه یا یکانی از یک عده عمده عمده قوا
bodies U گروه یا یکانی از یک عده عمده عمده قوا
major command U فرماندهی عمده قسمت عمده ارتشی
maintenance float U شارژ انباراضافی وسایل نگهداری اضافی
charge U مین وسایل با بار الکتریکی شارژ می شوند
charges U مین وسایل با بار الکتریکی شارژ می شوند
major activity U قسمت عمده فعالیت عمده
stockage U وسایل موجودی در انبار
sail locker U انبار وسایل ملوانی
retail bin U انبار اقلام جزئی یا اماد جزئی
beach gear U وسایل پیاده کردن بار وسایل تخلیه کشتی تجهیزات اسکله
prevention of stripping U ممانعت از کار وسایل اکتشافی دشمن یا اکتشاف وسایل مخابراتی و رادارخودی
cpu U سیگنالهای واسط بین CPU و وسایل جانبی یا وسایل ورودی / خروجی
tackled U درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
tackling U درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
tackle U درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
tackles U درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
mounting U وسایل سوار شده روی یک دستگاه سر هم کردن وسایل
recover U جمع اوری وسایل ازکارافتاده یا بیماران اخراجات وسایل
recovering U جمع اوری وسایل ازکارافتاده یا بیماران اخراجات وسایل
recovers U جمع اوری وسایل ازکارافتاده یا بیماران اخراجات وسایل
excess property U وسایل اضافه بر سازمان وسایل اضافی
pipeline assets U وسایل و لولههای سوخت رسانی سیستم لوله کشی وسایل نصب لوله
maps U نموداری که اختصاص محدوده آدرس به وسایل مختلف حافظه را نشان میدهد. مثل RAM و ROM و وسایل انط باق حافظه ورودی /خروجی
map U نموداری که اختصاص محدوده آدرس به وسایل مختلف حافظه را نشان میدهد. مثل RAM و ROM و وسایل انط باق حافظه ورودی /خروجی
bios U توابع سیستم که واسط بین زمان برنامه نویسی سطح بالا و وسایل جانبی سیستم است تا ورودی خروجی وسایل استاندارد را بررسی کند
service test U ازمایش از وضعیت تجهیزات و وسایل پشتیبانی ازمایش امادگی رزمی وسایل
computation of replacement factors U محاسبه عمر قانونی وسایل محاسبه زمان تعویض وسایل
dispersal lays U محوطههای تفرقه وسایل وخودروها محوطههای پناهگاه وسایل و خودروها
red concept U جدا کردن وسایل مخابراتی ارسال پیامهای طبقه بندی شده و رمز از وسایل ارسال پیامهای کشف
landing aids U وسایل کمک ناوبری فرودهواپیما وسایل کمکی فرودهواپیما
pioneer tools U وسایل حفاری و تهیه استحکامات وسایل مهندسی حفاری
cryptoancillary equipment U وسایل و تجهیزات رمز وسایل تامین ارسال رمز
categories U اقلام
items U اقلام
item U اقلام
padding U اقلام
basic U توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
basics U توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
salvage material U اقلام بازیافتی
expendable items U اقلام مصرفی
materiel management U مدیریت اقلام
itemises U به اقلام نوشتن
dequeue U برداشتن اقلام یک صف
budget item U اقلام نقدی
cost category U اقلام هزینهای
detail U اقلام ریز
spares U اقلام مازاد
items U اقلام امادی
cyclic item U اقلام زنجیری
item U اقلام امادی
incidentals U اقلام فرعی
itemizes U به اقلام نوشتن
itemizing U به اقلام نوشتن
detailing U اقلام ریز
itemized U به اقلام نوشتن
common user items U اقلام عمومی
itemize U به اقلام نوشتن
long life itemes U اقلام بادوام
sundry items U اقلام متفرقه
itemising U به اقلام نوشتن
itemised U به اقلام نوشتن
salvage material U اقلام حراجی
commercial items U اقلام تجارتی
item manager U مدیر اقلام
category U اقلام اماد
keyitem U اقلام ضروری و حیاتی
junk mail U اقلام پستی ناخواسته
reportable items U اقلام قابل گزارش
condition code U کد وضعیت امادگی اقلام
critical materials U اقلام حیاتی و مهم
item manager U مدیریت اقلام تدارکاتی
sundry U اقلام متفرقه گوناگون
serial number U شماره سری اقلام
centralized items U اقلام اماد تمرکزی
pileferable U اقلام قابل حراج
existence load U بار اقلام زیستی
supply manifest U بارنامه اقلام تدارکاتی
nonperishable items U اقلام فاسد نشدنی
invisible items of trade U اقلام نامرئی تجارت
basic end item U اقلام اولیه اماد
basic of issue U مبنای واگذارکردن اقلام
visibles U اقلام مرئی تجارت
surpluses U اقلام اضافی و مازاد
surplus U اقلام اضافی و مازاد
secondary item U اقلام فرعی تدارکاتی
item number U شماره اقلام جنس
serial numbers U شماره سری اقلام
expendable items U اقلام مصرفی شدنی
excess listing U لیست اقلام مازاد
basic allowance U شارژ انبار
assemblage U جمع اوری اقلام تدارکاتی
juxtaposition U جا دادن اقلام در مجاورت یکدیگر
adopted items of material U اقلام مورد قبول از نظرعملیاتی
direct exchange items U اقلام قابل تعویض مستقیم
rationed items U اقلام جیره بندی شده
disposable end item U اماد یا اقلام قابل انهدام
survivor curves U منحنی عمر اقلام انبارشده
controlled inventory U اقلام ذخیره کنترل شده
assemblages U جمع اوری اقلام تدارکاتی
recovery procedures U روشهای تخلیه اقلام بازیافتی
average life U عمر متوسط اقلام دارائی
property disposition U از بین بردن اقلام مازاد
classified items U اقلام طبقه بندی شده
long life itemes U اقلام با عمر قانونی زیاد
maintenance float U شارژ انبار سیال
authorized stockage list U صورت شارژ انبار
nonrecoverable item U اقلام غیر قابل تعمیریا بازیافتی
essential item list U فهرست اقلام حیاتی یاضروری جنگی
proportional parts U بخشهای کسری اقلام تصاعدی یک جدول
pileferable U اقلام قابل فروش بصورت فرسوده
availability edit U بررسی موجود بودن اقلام درخواستی
contingency retention stock U اقلام ذخیره برای عملیات احتمالی
fifo lifo U دو روش جمع اوری اقلام داده
nonrecoverable item U اقلام مصرف شدنی و بدون داغی
threes U سیستم نگهداری و مدیریت اقلام دریایی
three U سیستم نگهداری و مدیریت اقلام دریایی
age grouping U لیست تعیین عمر قانونی اقلام
consumable U اقلام مصرف شدنی کالاهای مصرفی
data chaining U فرایند اتصال اقلام داده به یکدیگر
common user items U اقلام مشترک المصرف بین یکانها
application study U بررسی امکان کاربرد اقلام جدید اماد
to e. upon acovnt book U همه اقلام لازم رادردفترحساب وارد کردن
contingency support stocks U اقلام ذخیره برای پشتیبانی عملیات احتمالی
age grouping U طبقه بندی اقلام بر حسب عمرقانونی انها
property disposition U ازبین بردان اقلام فرسوده تخریب اموال
recovery party U گروه مخصوص جمع اوری اقلام بازیافتی
blanket policy U بیمه نامه ایکه همه اقلام را در برمیگیرد
majoring U عمده
mainlining U عمده
mainlines U عمده
mainlined U عمده
mainline U عمده
major U عمده
only U عمده
material U عمده
main U عمده
materials U عمده
bulk U عمده
significantly U عمده
significant U عمده
majored U عمده
chief U عمده
primary U عمده
stapling U عمده
stapled U عمده
head U عمده
essentials U عمده
essential U عمده
primes U عمده
primed U عمده
prime U عمده
staple U عمده
chiefs U عمده
leading U عمده
major <adj.> U عمده
essential <adj.> U عمده
vital <adj.> U عمده
copacetic U عمده
prima U عمده
copesetic U عمده
principal U عمده
quintessential <adj.> U عمده
archical U عمده
principals U عمده
substantive [essential] <adj.> U عمده
standards U اقلام قابل قبول برای جانشینی کالای نظامی
standard item U اقلام نمونه یا استاندارد یامطابق معیار تعیین شده
standards U اقلام مورد نیازی که جانشین کالای نظامی می شوند
cyclic item U اقلام پیوسته اقلامی که خیلی مورد احتیاج هستند
standard U اقلام قابل قبول برای جانشینی کالای نظامی
standard U اقلام مورد نیازی که جانشین کالای نظامی می شوند
to sell U عمده فروختن
primary planets U سیارات عمده
primary center U مرکز عمده
central war U جنگ عمده
oeuvre U کار عمده
principal U عمده موکل
the great vassals U اقطاعداران عمده
massing U قسمت عمده
protagonists U بازیگر عمده
protagonist U بازیگر عمده
dominant U نمایان عمده
masses U قسمت عمده
Recent search history Forum search
1ترجمه whats App
1Jack Attac
1skirts
1filter-based devices
1Other factors can introduce poor conditioning.
1This is largely self-evident;
0coopling
0نحوه کار با نرم افزار waze
0 دستگاه یو پی اس چیست و چه وظیفه ای در سازمان دارد؟
4چرا نژاد افغانی کمتر از انسان است؟
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com